۱۳۹۳ آبان ۱۲, دوشنبه

آنارشیسم چیست (و چه نیست) ؟




آنارشیسم به عنوان یک فلسفه ی سیاسی، آکنده از بدفهمی است. دلیل اصلی این بدفهمی ها این است که آنارشیسم در حقیقت یک شیوه ی متکثر اندیشیدن است که به راحتی در قالب یک شعار ساده یا خط حزبی نمی گنجد. اگر شما از ۱۰ آنارشیست بخواهید تا آنارشیسم را تعریف کنند به احتمال زیاد ۱۰ جواب متفاوت می گیرید. آنارشیسم فراتر از یک فلسفه ی سیاسی است: آنارشیسم یک شیوه ی زندگی است که حیطه های سیاسی، پراگماتیک و فردی زندگی را در بر می گیرد. 

ایده ی اصلی آنارشیسم این است که اتوریته ی سلسله مراتبی [هیرآرشیک ] - چه سلطه ی دولت، چه سروری زعمای دین یا نخبگان اقتصادی - نه تنها غیرضروری است بلکه نقش مخربی بر شکوفایی قابلیت های انسان دارد.

آنارشیست ها عموما معتقدند که انسان ها می توانند و باید بر پایه ی خلاقیت، تعاون و احترام متقابل امور خود را سامان دهند و لذا نیازی به ارباب و سرور و زعیم و مقتدا ندارند. به اعتقاد آنارشیست ها قدرت سلسله مراتبی ذاتا فساد انگیز است و اتوریته ها به ناگزیر بیشتر دلمشغول بقا و بسط قدرت خود هستند تا خیر رساندن به زیردستان شان. آنارشیست ها عموما بر این باورند که امور اخلاقی، امور شخصی هستند و باید بر پایه ی رعایت حال دیگران و بهزیستی جامعه باشد نه بر پایه ی تحمیل از جانب اتوریته های حقوقی یا قانونی (از جمله قوانین تقدیس شده ای مثل قانون اساسی). بیشتر فیلسوفان آنارشیست معتقدند که افراد خود مسئول کردارشان هستند. اتوریته پدرسالار، یک ذهنیت تحقیرشده را به مردم تحمیل می کنند که در آن مردم به جای آنکه خود بیاندیشند و عمل کنند منتظر می نشینند تا زعما و اولیای امور نیازهایشان را برآورند. وقتی یک اتوریته به خود حق می دهد تا در بنیادی ترین تصمیمات اخلاقی افراد دخالت کند و حرف آخر را بزند مانند اینکه چه کسی لایق مرگ یا قتل است (مانند مجازات اعدام، خدمت سربازی اجباری یا سقط جنین) آزادی آدمی به قهقرا می رود.


آنارشیست ها میان اقسام مختلف سلطه - از جمله فرودستی زنان (سکسیسم)، نژادپرستی (ٰراسیسم)، ضدیت با دگرباشان جنسی، استثمار طبقه کارگر و شوونیسم ملی - رابطه می بیند و تأکید دارند که اگر ما به مقابله با یکی از این اقسام بی عدالتی متمرکز شویم و از بقیه غافل بمانیم ره به جایی نخواهیم برد. آنارشیست ها باور دارند که وسایلی که برای تغییر جهان به کار می گیریم باید متناسب با اهدافی باشد که امید داریم به آنها دست یازیم. آنارشیست ها به رغم اختلاف نظرهایی که درباره ی استراتژی ها و تاکتیک ها دارند، از جمله در مورد نحوه ی سازماندهی و نیز موجه بودن اِعمال خشونت برای سرنگونی نهادهای خشونت ورز، اغلب می پذیرند که تمرکز مبارزه نباید صرفا بر نابودی نظم موجود باشد بلکه همچنین باید معطوف به شکل دادن صور نوین و انسانی تر برای جایگزینی نهادهای سلطه گر کنونی شکل داد. 







تاریخچه آنارشیسم

آنارشیست ها در جنبش های انقلابی سراسر تاریخ نقش داشته اند. انقلاب فرانسه که در سال ۱۷۸۹ آغاز شد یک مولفه ی قوی آنارشیستی داشت. آنارشیست هایی مانند پیر-ژوزف پرودون، پیتر کروپوتکین، میخائیل باکونین و اریکو مالاتستا نقش عمده ای در بالندگی نظریه ی انقلابی در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم داشته اند. آنارشیست ها نقش اساسی در جنبش های انقلابی سال های ۱۹۰۵ و ۱۹۱۷ روسیه داشته اند، اما به محضی که بلشویک ها قدرت خود را تحکیم کردند، آنارشیست ها را (اغلب بی رحمانه) سرکوب کردند. انقلاب اسپانیا در سالهای ۱۹۳۶-۱۹۳۹ صحنه ی گسترده ترین تحقق آنارشیسم در عمل بود که در آن سازمان های آنارکوسندیکالیست FAI و CNT با موفقیت آلترناتیوهای اجتماعی و اقتصادی کارآ و غیرسلسله مراتبی را پیاده کردند.




در جنبش های سندیکایی ایالات متحده و مکزیک و آمریکای لاتین نیز تأثیر آنارکوسندیکالیسم مشهود بوده است (مثلا در اتحادیه ی کارگران صنعتی جهان IWF 2). چهره های برجسته ی آنارشیست مانند اِما گلدمن و الکساندر برکمن در سال های ابتدایی قرن بیستم در جنبش های رادیکال مختلفی شرکت داشته اند. در بسیاری از جنبش های اجتماعی آلترناتیو دهه ی ۱۹۶۰ نیز تأثیر نگرش آنارشیستی مشهود است (از جمله بخش هایی از جنبش فمنیستی، جنبش رهایی همجنسگرایان، جنبش های ضدجنگ و حامی آزادی بیان)، گرچه در بسیاری موارد این رگه ی آنارشیستی در سایه ی جریان های مارکسیست/لنینیست/مائوییستی مغفول مانده یا آشکارا منکوب شده است.



نوشته: لیز ا. هایلیمن
ترجمه: امیرغلامی

۱۳۹۳ مهر ۱۵, سه‌شنبه

داعش مهماتش را از کجا می آورد؟





خلاصه مقاله نیویورک تایمز:   بر اساس تحقیق Conflict Armament Research از تحلیل مهماتی که به دست پیشمرگه های کردستان افتاده، داعش مهمات خود را از منابع گوناگونی تامین می کند. همانطور که در تصویر بالا می بینیم بخش بزرگی از این مهمات آمریکایی هستند که در سالهای آخر اشغال عراق به نیروهای امنیتی عراقی داده شده. بخش عمده دیگر، مهمات چینی که ردگیری منشاء آنها دشوار است. مهمات قدیمی روسی هم از داعش یافت شده که احتمالا از زردخانه های ارتش اسد به غنیمت گرفته شده اند.  همچنین بخشی از مهمات داعش توسط رژیم اسلامی ایران در سال ۲۰۱۳ تولید شده است. گمان می رود این مهماتی باشد که ج.ا به عواملش در حکومت شیعه مالکی تحویل داده باشد. لازم به ذکر است که طبق قطع نامه ۱۷۳۷ مصوب سال ۲۰۰۶ ایران از صادرات تسلیحات منع شده است.

۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
البته با توجه به اینکه داعش در گیر یک نبرد سنگین در چندین جبهه است هر قدر هم مهمات غنیمتی داشته باشد حتما به منابع تجدید شونده مهمات و خطوط تدارکاتی برای دریافت این مهمات جدید نیاز دارد. با توجه به اینکه داعش خود کارخانه تولید مهمات ندارد فرودگاه و بندرگاهی به دنیای بیرون ندارد این مهمات جدید باید از مرز زمینی به داعش برسند. داعش از شرق به دولت اسد، از غرب به اقلیم کردستان و از جنوب به دولت شیعه عراق محدود است که متخاصم هستند. بنابراین تنها راهی که برای تحویل محموله های عمده مهمات به داعش باقی می ماند ترکیه است. ترکیه ای که بارها توسط مبارزین کرد سوریه به حمایت لجستیکی از داعش متهم شده است اما ترفه اینکه الان ترکیه (همراه قطر و عربستان، اسپانسرهای مالی داعش) به «ائتلاف علیه داعش»‌ پیوسته اند و قرار است باور کنیم که این حامیان اصلی داعش الان قرار است با داعش مبارزه کنند! در واقع اما، موثرترین راه در تنگنا گذاشتن داعش این است که ترکیه واقعا بخواهد انتقال مهمات به این تبهکاران اسلامیست را متوقف کند.

۱۳۹۳ مرداد ۱۳, دوشنبه

آمریکا تجهیز نظامی اسرائیل را متوقف کن


دولت اسرائیل از گستره وسیعی از تسلیحات متعارفی مانند تفنگ، فشنگ، موشک، پهپاد، جت های جنگنده، توپخانه، تانک، نفربر زرهی و کشتی های جنگی برای انواع نقض حقوق بشر در غزه استفاده می کند. زمان آن رسیده که دولت آمریکا فورا انتقال سلاح به اسرائیل را متوقف کند و برای تحریم تسلیحاتی اسرائيل در سازمان ملل اقدام کند. 


از زمان شروع عملیات نظامی «لبه حامی» اسرائیل تا روز ۳۰ جولای ، بیش از ۱۲۶۰ فلسطینی کشته شده اند، بیش از ۶۰۰۰ نفر مجرح شده اند و ۴۰۰ هزار نفر مجبور به ترک خانه کاشانه شان شده اند. سازمان ملل تخمین می زند که بیش از ۸۵۰ نفر از کشته شده گان در غزه غیرنظامیان هستند ا زجمله ۲۴۹ کودک و ۱۳۵ زن. این ارقام تکان دهنده هستند. عده خیلی بیشتری فلسطینی بی خانمان شده اند چون طی حملات اسرائیل خانه هایشان ویران یا غیرقابل سکونت شده است.  تا به اینجا ۵۵ سرباز اسرائيلی کشته شده اند. گروه های مسلح فلسطینی به طور بی هدف به سمت مناطق غیرنظامی اسرائیل موشک پرتاب می کنند. دو غیرنظامی اسرائیلی و یک کارگر مهاجر تایلندی کشته شده اند. استفاده از این موشک ها خلاف قوانین بین المللی است چرا که به طور بی هدف غیرنظامیان را هدف قرار می دهد و عفو بین الملل خواهان توقف فوری چنین حملاتی است. 

بسیاری از تاکتیک های نظامی استفاده شده توسط دو طرف درگیر خلاف قوانین بین الملل و حقوق بشر است. ایالات متحده هم اکنون بزرگ ترین صادرکننده تجهیزات نظامی،‌امنیتی و پلیسی به اسرائیل است. دولت ایالات محتده باید به  سهم خود فروش یا فرستادن تسلیحات را که مکررا برای نقض جدی قوانین بین الملل استفاده می شوند متوقف کند. امروز بیش از هر زمان دیگر ایالات متحده باید به تجهیز نظامی اسرائیل پایان دهد. 

پایان

متن پتیشن به جان کری:
آقای وزیر جان کری
بدین وسیله می خواهم خشم و نگرانی خود را از وضعیت رو به وخامت در غزه و اسرائیل بیان کنم. من از دولت آمریکا م یخواهم فورا به انتقال اسلحه به اسرائیل خاتمه دهد و کمک کند تا سازمان ملل تحریم تسلیحاتی را علیه تمام طرف های درگیر تصویب کند. 
{...عمدتا تکرار متن مقدمه}

سیاست ایالات متحده ارائه تسلیحات به جاهایی را که خطر نقض شدید حقوق بشر وجود دارد منع می کند. دولت ایالات متحده باید مطابق قوانین و سیاست های خودش در مورد فروش تسلیحات عمل کند. 
تجهیز نظامی اسرائیل را متوقف کنید. جهان نظاره گر است.
با احترام

۱۳۹۳ مرداد ۹, پنجشنبه

پرسش و پاسخ درباره مناقشه اسرائیل و فلسطین

مقدمه:
درباره مناقشه اسرائیل فلسطین، معلومات فارسی زبان هایی که به زبان های دیگر دسترسی ندارد عمدتا از دو دسته رسانه تامین می شود: پروپاگاندای رژیم ج.ا. و پروپاگاندای اسرائیلی- آمریکایی-اروپایی. برای همین تشخیص حقیقت از دروغ و پروپاگاندا دشورمی شود.
متن کوتاه حاضر که در سازمان مردمی «صدای یهودیان برای صلح»  (Jewish Voice for Peace) تهیه شده یک پس زمینه تاریخی مختصر و واقعی درباره این مناقشه ارائه می دهد.  امیدوارم برای کمک به شناساندان حقیقت این مناقشه دردناک و دیرپا مفید باشد.

------------------------------



سوال: مناقشه فلسطین و اسرائیل واقعا بر سر چیست؟
جواب: مناقشه فلسطین و اسرائیل در اصل بر سر زمین است. اگر چه مذهب هم در تعریف هویت طرفین دعوا نقش دارد و بعضی یهودیان برای توجیه ادعاهای ارضی شان بر این سرزمین به پیشینه مذهبی متوسل می شود، اما اصل دعوا مذهبی نیست. 

س: «اشغال» دقیقا چیست؟
ج: در سال ۱۹۶۷، اسرائيل در جنگ شش روزه همسایگان عربش را شکست داد. در پایان آن جنگ اسرائیل کرانه غربی (باختری) رود اردن (شامل نیمه شرقی بیت المقدس)، نوار غزه و بلندی های جولان را اشغال کرد. (اسرائيل شبه جزیره سینا را هم اشغال کرده بود اما بعد طی معاهده ی صلحی که با مصر داشت این منطقه را به مصر باز گرداند). بخشی از این مناطق اشغالی به ویژه بلندی های جولان و بین المقدس شرقی ضمیمه اسرائیل شد. 

بقیه کرانه باختری تا به امروز تحت اشغال نظامی است. یعنی ارتش اسرائيل کنترل کاملی بر این مناطق دارد و حقوق شهروندی فلسطینیان این مناطق تضمین نشده است. غیر از تشکیلات خودگردانی که دولت اسرائيل اجازه داده، فلسطینیان کرانه باختری دولتی از خود ندارند.اسرائیل هر زمان که اراده کند می تواند در هر یک از این مناطق منع عبور و مرور اعلام کند. این باعث می شود که مردم نتوانند سفر کنند؛ یا به محل کار خود یا بازار یا دیدن اعضای خانواده شان بروند. همچنین قوانین منع عبور و مرور مانع رساندن بیماران به بیمارستان می شود.

تا سال ۲۰۰۵ غزه دارای یک مهاجرنشین یهودی و تحت کنترل نظامی کامل دولت اسرائيل بود تا اینکه اسرائيل به همراه ۸۰۰۰ شهرک نشین یهودی در سال ۲۰۰۵ از این منطقه عقب نشینی کرد. با این حال هنوز اسرائیل کنترل کامل مرزهای زمینی، هوایی و دریایی غزه را در دست دارد و لذا می تواند «کنترل موثر» خود را بر این منطقه اعمال کند. لذا این منطقه هم بنا به تعریف رسمی تحت اشغال محسوب می شود (جزئیات بیشتر درباره غزه در ادامه مطلب)

س: آیا با شهروندان عرب و یهودی اسرائیل رفتار یکسانی می شود؟
ج: خیر. اگر چه شهروندان عرب اسرائیل حق رای و مشارکت در حیات سیاسی اسرائیل را دارند و چندین فلسطینی عضو کنست (پارلمان اسرائیل) هستند اما دولت اسرائیل با آنها مثل شهروندان یهودی رفتار نمی کند. اسرائیل هنوز ۲۰ قانون دارد که در آنها یهودیان به عرب ها برتری داده شده اند. برای مثال، قانون رجعت ۱۹۵۰، حقوق شهروندی اتوماتیک را برای یهودیان سراسر دنیا به رسمیت می شناسد اما چنین حقی برای فلسطینیان قائل نیست. و قانون کرامت و آزادی انسانی اسرائیل  اعلام می کند که اسرائیل دولت «مردم یهودی» است، نه دولت ساکنان این سرزمین. این قانون که که سال ۱۹۹۲ تصویب شده «منشور حقوق»‌ اسرائیل محسوب می شود چرا که اسرائیل قانون اساسی مکتوب ندارد. 

پرچم اسرائیل و دیگر سمبل های ملی آن سمبل های مذهبی یهود هستند نه سمبل های بی طرف ملی که نشانگر همه مردم این سرزمین باشد. همچنین تسهیلات و مزایای دولتی به نحو نامتناسبی به یهودیان تعلق می گیرد و این یکی از عواملی است که باعث شده اعراب اسرائیل پایین ترین شاخص های زندگی را در این کشور داشته باشند. 

در تحقیق گسترده ای که دیدبان حقوق بشر درباره سیاست «مجزا،  نه مساوی» انجام داده، مشخص شده که «مدارس دولتی اعراب، تقریبا از همه جهات، فاصله نجومی با مدارس دولتی یهودیان دارند. کودکان عرب آموزش نازل تری نسبت به کودکان یهودی دریافت می کنند و عملکرد نسبتا ضعیف آنها ناشی از همین مساله است.»

نقریبا ۲۵ درصد جمعیت اسرائیل غیریهودی هستند. 

حدود ۱۰۰ دهکده فلسطینی در اسرائیل، که قدمت بسیاری از آنها به پیش از تشکیل دولت اسرائیل برمی گردد توسط این دولت به رسمیت شناخته نشده اند و روی نقشه نیامده اند و هیچ خدماتی (آب، برق،  بهداشت، جاده و غیره) از دولت دریافت نمی کنند. بیش از ۷۰ هزار فلسطینی در این روستاها زندگی می کنند. با این حال صدها شهرک یهودی نشین در اراضی اشغالی تاسیس شده اند. 


س: آیا سازمان آزادی بخش فلسطین در سال ۲۰۰۲ یک «پیشنهاد سخاوتمندانه» در کمپ دیوید را نپذیرفت؟
ج: نه. در واقع، هیچ «پیشنهاد»ی از سوی اسرائیل مطرح نشد یعنی هیچ راه حل جامعی برای مشکلات فیمابین مطرح نشد. و  تا جایی که از مواضع اسرائیل در مورد مسائل فی مابین مشخص است این مواضع «سخاوتمندانه»‌ نبوده اند. بالاخره، در حالی که مذاکره کنندگان فلسطینی با خواسته های اسرائیل موافقت نکردند،‌ آنها را «رد» هم نکردند، و خواستار ادامه مذاکرات شدند و پیشنهادهایی بر مبنای قوانین شناخته شده بین المللی ارائه کردند. 


س: انتفاضه چیست؟
ج: انتفاضه در عربی به معنی لرزاندن است و برای اطلاق به دو خیزش فلسطینی ها علیه اشغال نظامی در کرانه باختری و نوار غزه استفاده می شود.

س: مگر یهودیان و اعراب هزاران سال با هم نمی جنگند؟‌ آیا راه حلی وجود دارد؟
ج: در واقع یهودیان و اعراب فقط حدود یک قرن است که با هم می جنگند. در حینی که یهودیان اروپا در معرض تعقیب و اخراج بوده اند یهودیان در جهان اسلام گرچه دچار مشکلاتی بودند اما وضعیت به مراتب بهتری داشتند. یهودیان در دنیای اسلام به عنوان مردم اهل کتاب مورد حمایت حقوقی هستند و حقوق معینی دارند. البته آنها با مسلمانان برابر محسوب نمی شوند و در طی قرن ها مواردی از یهودی ستیزی در بسیاری از مناطق عمدتا مسلمان و عرب نشین وجود داشته است که برخی جدی بوده اند. اما هم شدت و هم تعدد این موارد بسیار کمتر از اروپا بوده است.

شکی نیست که مناقشه فعلی اسرائیل با فلسطینیان، و نیز با همسایگان عربش، نفرت زیادی بین دو طرف ایجاد کرده است. اما اینکه بگوییم که تاریخ نشان می دهد که اعراب و یهودیان نمی توانند کنار هم زندگی کنند کذب محض است. آنها قبل کنار هم زیسته اند و در یک دولت سکولار می توانند در شرایطی برابر و بسیار منصفانه تر از سابق کنار هم زندگی کنند. 


س: فلسطینیان به دنبال چه هستند؟
ج: فلسطینیان، بسته به اینکه کجا زندگی می کنند، دچار چالش های متفاوتی هستند و لذا خواسته های متفاوتی دارند. اما آنچه همگی در آن اشتراک دارند خواست آزادی و حقوق برابر است.

فلسطینیان ساکن اسرائیل خواهان حقوق برابر با شهروندان یهودی و نیز خودمختاری هستند. فلسطینیان ساکن نوار غزه و کرانه باختری خواستار پایان سیطره نظامیان اسرائیلی بر همه ارکان زندگی شان هستند - چه اشغال نظامی مستقیم در کناره باختری و چه محاصره و کنترل از خارج در نوار غزه. آنها همچنان خواستار احقاق حقوق آزادی و تعیین سرنوشت ملی شان مانند سایر گروه های ملی هستند. و فلسطینان پناهنده و آنهایی که در تبعید به سر می برند، مثل همه  جمعیت های پناهندگان در جهان، خواهان حق بازگشت به خانه هایشان، یا دریافت غرامت و اسکان مجدد در سرزمین اجدادی شان هستند.


س: ماجرای تخلیه غزه توسط قوای اسرائیلی چه بود و چه اثری بر فلسطینیان داشت؟
ج: تخلیه اسرائیلیان از غزه بخشی از یک برنامه یک جانبه دولت اسرائیل بود که بدون مشورت با فلسطینیان، اما با حمایت آمریکا اجرا شد. تخلیه غزه در ماه آگوست ۲۰۰۵ شروع شد و طی آن اسرائیل حدود ۸۵۰۰ یهودی را ۲۱ شهرک در نوار غزه، و ۵۰۰ یهودی را از چهار شهرک کوچک تر در شمال کرانه باختری بیرون کشید. این تعداد حدود ۲ درصد شهرک نشینان  یهودی در مناطق فلسطینی هستند. 

سپس سربازان اسرائيلی در اطراف  نوار غزه مستقر شدند در حالی که هنوز کنترل مرزها، سواحل و فضای هوایی این منطقه به طور کامل در اختیار اسرائیل بود. اسرائیل همچنان آب، برق و برخی خدمات حیاتی غزه را تأمین می کرد. همچنین اسرائیل برای خود حق مداخله نظامی از جمله حمله پیشگیرانه برای «دفاع از خود» قائل است.

به یک معنا این تصمیم به معنای تغییر شکل اشغال نظامی از مستقیم به غیرمستقیم بود. دوو وایزگلاس یک مشاور نزدیک به نخست وزیر وقت اسرائيل آریل شارون در اکتبر سال ۲۰۰۴ طی مصاحبه ای با هاآرتز گفت که این برنامه برای گذاشتن فرآیند صلح در «فرمالدئید» اتخاذ شده است، تا ایجاد دولت فلسطینی را تا آینده نامعین به تعویق بیاندازد و فشار بر اسرائیل برای تخلیه کرانه باختری را کاهش دهد. 

از نظر بسیاری از فلسطینیان، تخلیه نوار غزه و تشدید شهرک سازی در کرانه باختری دو روی یک سیاست هستند و هدف اسرائیل از آن این است که از تقبل مسئولیت فلسطینیان شانه خالی کند در حالی که کنترلش را بر سرزمین های آنها بیشینه می کند. 

پس از اینکه حماس در سال ۲۰۰۷ کنترل نوار غزه را به دست گرفت، غزه گذرگاه مرزی غزه را بست. سپس شروع کرد به محدود کردن شدید سوخت، غذا، دارو و دیگر مایحتاج. عبور مرور افراد هم به شدت محدود شد. این حصر به طور گسترده ای به عنوان یک مجازات جمعی و تخلف از قوانین بین المللی و داخلی اسرائيل محکوم شد.  پس از حمله اسرائیل به کشتی ماوی مرمره که حاوی کمک های بشر دوستانه به غزه بود و کشتن ۹ نفر از امدادگران، بعضی از این محدودیت های غزه کاسته شد. با این حال محاصره ادامه یافت. به گزارش سازمان ملل ۱۰ درصد کودکان غزه از سوءتغذیه مضمن رنج می برند؛ ۳۹ درصد مردم غزه زیر خط فقر زنده می کنند؛ و ۹۰ درصد آب زیرزمینی غزه واجد استانداردهای سازمان جهانی بهداشت نیست. 

س: دیوار حائل اسرائیل چیست؟
ج: در اکتبر ۲۰۰۳ اسرائیل شروع به ساختن «دیوار حائل» در کرانه باختری اشغالی کرد و دلیل آن را ملاحظات امنیتی عنوان کرد. این دیوار، در برخی مناطق تا ۷.۵ متر ارتفاع دارد  و بر آن سیم خاردار نصب شده؛ در پای آن خندق کنده شده است یا برج های نگهبانی با مسلسل، فنس های الکتریکی، جاده های نظامی، نظارت الکترونیک و نوار حاشیه ای حائلی دارد که گاهی ۱۰۰ متر عرض دارد. دیوار در زمین های غصب شده از زمین داران فلسطینی کرانه باختری ساخته شده است و هیچ بخشی از دیوار داخل خود اسرائیل نیست. بسیاری از خانه ها و مغازه ها، باغ ها و سایر مایملک فلسطینیان در طی ساخت این دیوار نابود شده است. 

این دیوار بارها در دادگاه عالی اسرائيل به چالش گرفته شده است و به دستور دادگاه، ارتش مسیر بخش هایی آن را تغییر داده است اما نفس کشیدن دیوار از نظر دادگاه عالی اسرائيل ناقض حقوق بین الملل نیست. با این حال، دیوار باید از نظر نظامی توجیه داشته باشد و با اصل «تناسب» منطبق باشد (یعنی زحمتی که برای ساکنان ایجاد می کند باید متناسب با نفع امینتی حاصل از ساخت آن باشد)


شکایت از این دیوار همچنین در دادگاه عدالت بین المللی طرح شده و این دادگاه در سال ۲۰۰۴ این دیوار را غیرقانونی اعلام کرده و خواهان برچیدن آن و پرداخت غرامت به فلسطینیان زیان دیده شده است. این دادگاه همچنین از طرف های ثالث خواسته که بر برچیدن دیوار نظارت کنند. اگر چه رای این دادگاه جنبه مشورتی دارد و ضمانت اجرایی ندارد، این رای وضعیت حقوقی این دیوار را در قوانین بین المللی تعیین می کند. در طی پروسه دادگاه، هر پانزده قاضی دادگاه شهرک سازی اسرائیل در مناطق اشغالی از جمله شرق بیت المقدست را نافی قوانین بین المللی دانستند. 

این دیوار به مدت پنج سال هر هفته مورد اعتراض اهالی کرانه باختری بوده است. فلسطینیان در این اعتراضات از روش های بی خشونت مانند نشستن و راه بندان استفاده کرده اند و مورد حمایت وسیعی در داخل اسرائیل و سایر کشورها قرار گرفته اند. 

س: در تجاوز ۲۰۰۸ اسرائیل به غزه چه اتفاقی افتاد؟
ج: مطابق گزارش گلداستون (مسئول کمیته حقیقت یاب سازمان ملل) که مورد تایید گروه های حقوق بشری بین المللی قرار گرفته، وزارت دفاع اسرائیل و گروه های مسلح فلسطینی مرتکب جنایت جنگی و احتمالا جنایت علیه بشریت شده اند. هر چند این گزارش هر دو طرف را محکوم کرد، اما  شدت اخلاقی و حقوقی جرائم مرتکب شده توسط اسرائیل را  بیش از حماس و دیگر گروه های مسلح فلسطینی دانست. «نیروی های اسرائیلی در غزه مرتکب تخلفات شدید زیر از کنوانسیون چهارم ژنو شده اند: کشتار دلبخواهی، شکنجه و رتفار غیرانسانی، ایجاد درد و رنج یا جراحات دلبخواهی به تن و سلامت مردم و تخریب وسیع اموال، که توجیه نظامی نداشته و به صورت غیرقانونی و بدون ملاحظه انجام گرفته است.»





یک ویدئو مرتبط:

<iframe width="640" height="360" src="//www.youtube.com/embed/Y58njT2oXfE" frameborder="0" allowfullscreen></iframe>

۱۳۹۳ مرداد ۲, پنجشنبه

۵۰۰ کشته: آقای اوباما شما قلب دارید؟




نامه سرگشاده مدز گیلبرت، پزشک در بیمارستان الشفای غزه به باراک اوباما

دوستان عزیز،
دیشب (۱۹-۲۰ جولای) وحشتناک بود. حاصل «حمله زمینی» به غزه ماشین های پر از بدن های شرحه شرحه، خون آلود، لرزان، و در حال مرگی بود از همه فلسطینیان، با هر سن و سال، همه غیر نظامی و همه بیگناه.


قهرمان هایی که در آمبولانس ها کار می کنند و همه کارکنان بیمارستان غذه در شیفت های ۱۲-۲۴ ساعته کار می کنند ( بدون مزد. چون در ۴ ماه گذشته حقوق نگرفته اند) تا به مراقبت، تقسیم بندی مجروحان بپردازند و  آشفتگی وصف ناپذیر بدن ها، اعضا و جوارح مردمی را که راه نمی روند، نفس نمی کشند، یا خونریزی دارند را سامان دهند. 

شگفتا!‌ یک بار دیگر این «اخلاقی ترین ارتش دنیا» با انسان ها بدتر از حیوان رفتار کرده است. 


احترام من برای مجروحان، و خویشتن داری دلیرانه آنها در حین درد و زجر بی پایان است؛ ستایش من از کارکنان و داوطلبان بی پایان است؛ نزدیکی به سرسختی فلسطینیان به من قوت قلب می دهد؛ گرچه گاهی ناخودآگاه می خواهم فریاد بکشم؛ کسی را در آغوش بگیرم و گریه کنم؛ پوست و موی کودکی غرقه در خون را ببویم - اما چنین چیزی ممکن نیست. 

صورت های خاکستری پر از دود - اوه نه! دیگر نمی خواهم شاهد ده ها تن پاره پاره و خونین باشم. کف بخش اورژانس ما هنوز غرقه در خون است؛ توده ها ی باندهای خون چکان هنوز تمیز نشده اند، هر چند که نظافت چیان همه جا با سرعت مشغول کار هستند تا خون و بافت های ریخته، مو، لباس کانول ها  - بازمانده های مردگان - را تخلیه کنند تا برای دور بعدی آماده شوند. همیشه باید آماده بود. در ۲۴ ساعت گذشته بیش از ۱۰۰ مورد به بیمارستان شفا منتقل شده اند. یک بیمارستان بزرگ با امکانات کامل از پس این تعداد بر می آید ولی اینجا، تقریبا هیچ چیز یافت نمی شود: نه برق، نه آب، پانسمان، دارو، میز اتاق عمل، تجهیزات، مونیتور، همه زنگ زده اند گویی که از موزه بیمارستان های قدیمی آورده شده اند. اما آنها شکوه نمی کنند. آنها قهرمان اند. آنها از پسش بر می آیند، سرها بالا و با عزمی راسخ. 

و در حینی که این کلمات را می نویسم، تنها و در بستر، اشک هایم روان است. اشک هایی گرم اما بی حاصل از درد و اندوه و ترس. این وضع نباید حقیقت داشته باشد!

و بعد، همین حالا، ارکستر ماشین جنگی اسرائيل  دوباره سمفونی مهیب اش را از سر گرفت. همین الان: آتش توپخانه کشتی های نیروی دریایی بر ساحل فرود آمد؛ اف ۱۶ غرّان، پهپادهای مرگ بار و هلیکوپترهای آپاچی. بیشترشان یا ساخت آمریکا هستند یا با پول آمریکا خریده شده اند. 

آقای اوباما! آیا شما قلب دارید؟  شما را دعوت می کنم که یک شب - فقط یک شب - را در بیمارستان شفا بگذرانید. شاید در لباس یک نظافت‌چی. من ۱۰۰ درصد مطمئن هستم، این باعث تغییر مسیر تاریخ می شود. هیچ کس که قلب و قدرت داشته باشد نمی تواند یک شب در شفا بگذراند بدون اینکه مصمم شود که به کشتار مردم فلسطین پایان دهد.

اما قسی القلب ها محاسبات شان را انجام داده اند و کشتار ضاحیه را در غزه تدارک دیده اند. 

جوی های خون در شب های آینده هم جاری خواهد شد. می توانم بشنوم که مرگ افزارهایشان را روغنکاری می کنند.

خواهش می کنم. هر کاری می توانید بکنید. این، این نباید ادامه یابد

دکتر مدز گیلبرت
پروفسور و رئیس بخش
کلینیک طب اورژانسی
بیمارستان دانشگاه شمال نروژ

بیمارستان زیر آتش

از زمانی که دکتر گیلبرت این نامه را در ۲۰ جولای نوشت، جت های جنگنده اسرائیلی بیمارستان الاقصای غزه را بمباران کردند که باعث مرگ حداقل ۵ نفر و جراحت ۵۰ نفر شد. بیمارستان عصر روز دوشنبه (۲۱ جولای) برای مورد حمله قرار گرفت. این بار چهارم بود که این بیمارستان از زمان شروع تجاوز اسرائیل در ۸ جولای مورد حمله قرار می گرفت. پرسنل درمانی در حال آماده سازی برای تخلیه مجروحان باقی مانده هستند اما چون اسرائیل این بیمارستان را یک هدف مشروع می داند هیچ راه امنی برای خروج نیست. 

در روز ۱۷ جولای سربازان اسرائیلی بیمارستان توان بخشی الوفا را گلوله باران کردند. بیمارستانی که برای درمان طولانی مدت جراحات و معلولیت های جسمی است. چون دیگر بیمارستان ها هم یا پر هستند یا نابود شده اند، مجبور شدند بیماران را به مجمع الصحابه الطیبی، یک کلینیک خصوصی است و فاقد تجهیزات حیاتی است منتقل کنند. 

تعداد کشته شده گان غزه از زمان شروع «عملیات لبه حامی» اسرائیل به بیش از ۵۰۰ نفر رسیده است.



منبع:
http://newint.org/blog/2014/07/21/open-letter-gaza/




۱۳۹۳ تیر ۲۲, یکشنبه

از جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل لذت ببرید!

واقعا چه اهمیتی داره که به خاطر ساخت زیرساخت های برگزاری جام جهانی ۲۵۰ هزار برزیلی فقیر به زور از خانه های خود رانده شده اند؟

منبع: Popular Committee for the World Cup and Olympics














۱۳۹۲ دی ۲۱, شنبه

شاهین نجفی: خطاب به «هنرمندان»ی که در تالار رودکی به پابوسی آخوند حسن روحانی رفتند






كاسه ي گدايي گرفتن و حق خود را با دريوزگي از حكام طلبيدن ، چيزي جز تجلي نوعي از اختگي سياسي -هنري مدرن نيست .

حال مي توان با جديت فهميد و ديد كه ما از كجا و چطور سقوط كرده ايم. 

هنرمندان جامعه ،آن بي انتها مستقلان و گردن كشانند و بايد بر هنر و هنرمند آن سرزمين گريست وقتي اينگونه خار و خفيف مي شوند و درگيرودار امنيت و نان و نام ، حيثيت خويش را حصير نشيمنگاه دولتمردان مي كنند. كه البته هيچكدام نصيبتان نخواهد شد.

 كه هرآنچه هنوز داريد را نيز از شما خواهند ربود و سوراخي را در جان تان بدون اماله نمي گذارند و تا انتهاي ارگاسم سياسي شان كه دچار ساديسمي تاريخي هستند بايد مفعولي محكوم باشيد.

ما بزدلي شما را مي فهميم، آنچه نمي فهميم تواماني اين ترس با هنرتان است